نـاقـور سیـــــد

دستیارفعالان عرصه مهدویت وائمه

نـاقـور سیـــــد

دستیارفعالان عرصه مهدویت وائمه

فرمایشات امام خمینی (ره)درباره امام زمان (عج)

شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ق.ظ

فرمایشات امام خمینی (ره)درباره امام زمان (عج)
امام خمینی (ره):
شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (سلام الله علیه) هستید، ملائکه ، شما را مراقبت می کنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (علیه السلام) عرضه می دارند. 
شاید این وصفی که برای حضرت صاحب (سلام الله علیه) ذکر شده است دنبال همین آیه شریفه که می فرماید که:
قل انما اعظکم بواحدة أن تقوموا لله مثنی و فرادی

دنبال همین معنا باشد که همه باید قیام بکنیم، قیام واحد که بالاترین قیام همان آن شخص واحداست و همه قیام ها باید دنبال آن قیام باشد و قیام لله باشد. می گویند والعصر ان الانسان لفی خسر عصر، انسان کامل است، امام زمان (سلام الله علیه) است یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به  انسان کامل
 
ان الانسان لفی خسر 
حالا ببینید که تحت مراقبت هستید. نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان (سلام الله علیه) هفته ای دو دفعه، به حسب روایت؛ من می ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند و می بیند تحت مراقبت خداست نعوذ بالله شرمنده  بشود. شما اگر یک فرزندتان خلاف بکند شما شرمنده می شوید، اگر این نوکر شما خلاف بکند شما شرمنده اید. در جامعه آدم شرمنده می شود که پسرش این کار را کرده یا  نوکرش این را کرد یا اتباعش این کار را کرده. من خوف دارم که کاری بکنیم که امام زمان (سلام الله علیه) پیش خدا شرمنده بشود. نکند یک وقت خدای نخواسته یک کاری از ماها صادربشود که وقتی نوشته برود، نوشته هائی که ملائکة الله مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود، ذره هائی که بر قلب های شما می گذرد  رقیب دارد، چشم ما رقیب دارد، گوش ما رقیب دارد، زبان ما رقیب دارد، قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می کنند اینها را، نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان  امام زمان (سلام الله علیه) یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (سلام الله علیه) باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان. اگر بخواهید این پاسداری شما، در دفتری که پاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت بشود، همانطور که  آنهاپاسداری می کردند از خودشان، شما هم از خودتان پاسداری کنید تا ثبت بشود آنجا.
 در بعضی روایات که من حالا نمی دانم صحت و سقمش را، هست که یکی از چیزهای مستحب این است که مومنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه اینکه  اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند منتظر، اسلحه داشته باشند برای اینکه با ظلم مقابله کنند، با جور مقابله کنند. تکلیف است، نهی از منکر است، به همه ما تکلیف است که باید  مقابله کنیم با این دستگاه های ظالم خصوصا دستگاه هائی که با اساس مخالفند.   
مبادا یک وقتی نامه عمل شما برود پیش امام زمان (سلام الله علیه) و آنجا گفته بشود به امام زمان که این پاسدارهای شما، و ایشان سرشکسته بشوند ، آقا مساله مهم است. قضیه، قضیه کشت و کشتار نیست، قیام و نهضت ما، نهضت یک رژیم طاغوتی نیست، قیام و نهضت ما یک نهضت انسانی است، یک نهضت اسلامی است، ما به کتاب و  سنت می خواهیم عمل بکنیم، شما به کتاب و سنت باید عمل بکنید.  
از خداوند تعالی مسئلت می کنم که ظهور ولی عصر (سلام الله علیه) را نزدیک فرماید و چشم های ما را به جمال مقدسش روشن. ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار،  خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور انشاء الله تهیه بشود.    وقتی نامه های ما را بردند پیش امام زمان (سلام الله علیه) (در روایات هست که هر هفته می برند ، هفته ای دو دفعه) وقتی که می برند، اعمال ما جوری باشد که نمایش از این  بدهد که ما تابعیم، ما آنطور نیست که خودسر بخواهیم یک کاری را انجام بدهیم.   
من خیلی ناراحت گاهی می شوم از اینکه مثلا امام عصر (سلام الله علیه) را می گویند سلطان السلاطین، خلیفه الله است.    شما بدانید که اگر امام زمان (سلام الله علیه) حالا بیاید، باز این قلم ها مخالفند با او.
 باید ما بگوئیم که عید شعبان، عید تولد حضرت مهدی (سلام الله علیه) بزرگترین عید است برای تمام بشر... وقتی که ایشان ظهور کنند انشاء الله (خداوند تعجیل کند در ظهور او)  تمام بشر را از انحطاط بیرون می آورد، تمام کجی ها را راست می کند... ایشان مامورند برای اینکه تمام این کجی ها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که  واقعا صدق بکند یملأ الارض عدلاً بعد ما ملئت جورا از این جهت این عید، عید تمام بشر است، بعد از اینکه آن اعیاد، اعیاد مسلمین است این عید، عید تمام بشر است، تمام بشر را ایشان هدایت خواهند کرد انشاء الله و ظلم و جور را از تمام روی زمین بر می دارند به همان معنای مطلقش.   
به ما این وعده را داده اند که در یک وقتی که امام زمان (سلام الله علیه) ظهور کند، این اختلافات از بین می رود و همه برادروار با هم هستند.   
قضیه غیبت حضرت صاحب، قضیه مهمی است که به ما مسائلی می فهماند من جمله اینکه برای یک همچو کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود در تمام  بشر نبوده کسی الامهدی موعود (سلام الله علیه) که خدای تبارک و تعالی او را ذخیره کرده است برای بشر آن کسی که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجر  خواهد کرد، نه آن هم این عدالتی که مردم عادی می فهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت، انسان اگر هر انحرافی پیدا کند،  انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقلی،برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش این ایجاد عدالت است درانسان،اگر اخلاقش اخلاق منحرفی باشد، از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد این عدالت دراو  تحقق پیدا کرده است.
اگر در عقائد یک انحرافاتی و کجی هایی باشد، برگرداندن آن عقاید کج به یک عقیده صحیح وصراط مستقیم،این ایجاد عدالت است درعقل انسان.در زمان ظهور  مهدی موعود (سلام الله علیه) که خداوندذخیره کرده است او را از باب اینکه هیچ کس در اولین و آخرین، این قدرت برایش نبوده است و فقط برای حضرت مهدی موعود بوده است که  تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد و آن چیزی که انبیا موفق نشدند به آن با اینکه برای آن خدمت آمده بودند،خدای تبارک و تعالی ایشان را ذخیره کرده است که  همان معنایی که همه انبیا آرزو داشتند، لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند و همه اولیا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود..... اگر مهدی موعود هم مثل سایر اولیا به جوار رحمت حق می رفتند، دیگر در بشر کسی نبوده است که این اجراء عدالت را بکند، نمی توانسته و این یک موجودی است که ذخیره شده  است برای یک همچو مطلبی.
من نمیتوانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم،بزرگترازاین است،نمیتوانم بگویم که شخص اول است برای اینکه دومیدرکار نیست، ایشان رانمی توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیرکنیم الا  همینکه مهدی موعود است،آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر.   
چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپا کننده عدالتی است که بعثت انبیا (علیهم السلام) برای آن بود و چه مبارک است زاد روز ابرمردی که جهان را از شر ستمگران و  دغلبازان تطهیر می نماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد می نماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می نماید. و چه  مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازی ها و فتنه انگیزی ها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل  اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخ های ستم و کنگره های بیداد فرو ریزد و آنچه غایت بعثت انبیا (علیهم صلواه الله) و حامیان اولیا (علیهم السلام) بوده تحقق یابد و برکات حق  تعالی بر زمین نازل شود و قلم های ننگین و زبان های نفاق افکن شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتو افکن گردد و شیاطین و شیطان صفتان به انزوا گرایند و  سازمان های دروغین حقوق بشر از دنیا بر چیده شوند و امید است که خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور این مولود فرخنده هر چه زودتر فرا رساند و خورشید هدایت و امامت را  طالع فرماید.  
دست عنایت خدای تبارک و تعالی به سر این ملت کشیده شده است و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکی از علائم ظهور بقیه الله اروحنا فداه است.
 و در حکومت عدل بقیه الله هم عدالت جاری می شود، لکن حب های نفسانی در بسیاری از قشرها باقی است و همان حب های نفسانی است که بعضی روایات هست که حضرت  مهدی (سلام الله علیه) را تکفیر می کنند.   درزمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) هم که ایشان با تمام قدرت می خواهند عدل را اجرا نمایند،با این ترتیب نمیشودکه هیچ کس حتی خلاف پنهانی هم نکند.و بالاخره همان  ها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهید میکنند.  آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت وبر پا کننده عدل الهی درسراسر گیتی روحی لتراب مقدمه الفداء می باشند.  
مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می دهد و بشریت را به توحید می خواند.    چه بسا که این تحول و دگرگونی، در مشرق زمین و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق یابد ولیس من الله بمستنکر که دهر را در ساعتی بگنجاند و جهان را به مستضعفان، این  وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهی ولی الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداء روشن فرماید و پرچم توحید و عدالت الهی را در عالم بر فراز کاخ های سپید و سرخ مراکز  ظلم و الحاد و شرک به اهتزاز در آورد. وما ذلک علی الله بعزی.   
 و من امیدوارم که انشاء الله برسد روزی که آن وعده مسلم خدا تحقق پیدا کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده خداست و تخلف ندارد، منتها آیا ما درک کنیم یا  نکنیم، آن به دست خداست. ممکن است در یک برهه کمی وسایل فراهم بشود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این  مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست.    اینهایی که می گویند که هر علمی بلند بشود و / هر حکومتی / خیال کردند که هر حکومتی باشد این بر خلاف انتظار فرج است، اینها نمی فهمند چی دارند می گویند... ما اگر  فرض می کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می زدیم برای این که خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را  باید به دیوار زد، این گونه روایت قابل عمل نیست.   
یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می ذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این  چیزها ما کار نداشته باشیم ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایندانشاء الله درست میکنند دیگر ماتکلیفینداریم،تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند وکاری به کارآنچه دردنیامیگذرد یا درمملکت خودمان میگذرد نداشته  باشیم اینها هم یک دسته ای،مردمی بودندکه صالح بودند.
یک دسته ای می گفتند که خوب باید عالم پرمعصیت بشود تا حضرت بیاید ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناه ها زیاد بشود که  فرج نزدیک بشود. یک دسته ای از این بالاتر بودند می گفتند باید دامن زد به گناه ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت (سلام الله علیه) تشریف بیاورند. این هم یک  دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند. یک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند، آنهایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل  است آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات که هر کس علم بلند کند علم مهدی، به عنوان مهدویت بلند کند...
ما اگر دستمان میرسید قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم وجورها را از عالم برداریم،تکلیف شرعی ماست منتها ما نمیتوانیم: اینی که هست این است که حضرت عالم را پرمیکند  از عدالت، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.    و لهذا می بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود بله، در زمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) حکومت واحد می شود، قدرت حکومت...
عدالت یک  عدالت اجتماعی در همه عالم می آید اما نه این که انسان ها بشوند یک انسان دیگر، انسان ها همان ها هستند که یک دسته شان خوبند، یک دسته شان بد، منتها آنهایی که بد هستند دیگر نمی توانند که کارهای خلاف بکنند.   
یکی می خواهد که بیاید احیاء کند این افکار را و من امیدوارم که انشاء الله حضرت بقیه الله زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی بشر، با آن دم مسیحائی خود اصلاح کند اینها را. روز جمعه به ولی امر (عج) ، متعلّق است.   
فقها از طرف امام (علیه السلام) حجت بر مردم هستند.  
 کسی که در زمان حضرت صاحب (عج)  باشد و با نواب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنویسد و جواب دریافت کند به این موضوع توجه دارد که در فراگرفتن مسائل به چه  اشخاص باید رجوع کرد.  
 اسحاق بن یعقوب نامه ای برای حضرت ولی عصر (عج)  می نویسد و از مشکلاتی که برایش رخ داده سؤال میکند،ومحمد بن عثمان عمری ـ نماینده آن حضرت ـ نامه را میرساند.جواب نامه به خط مبارک صادر میشود که... در حوادث وپیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا  آنان حجت من برشمایند و من حجت خدایم...    از غیبت صغری تا کنون که هزار و چند صد سال می گذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید احکام  اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر که هر کاری خواست بکند؟ هرج و مرج است؟! قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن بیست و سه سال زحمت  طاقت فرسا کشید فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغری اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟ اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است.   
معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود، و ما با بی حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می خواهند بکنند؟ و ما اگر کارهای آنها را  امضاء نکنیم رد نمی کنیم. آیا باید اینطور باشد؟ یا این که حکومت لازم است و اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است لکن آن خاصیت حکومتی را که از  صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (عج)  موجود بود برای بعد از غیبت هم قرار داده است. 
    شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (سلام الله علیه) هستید، ملائکه ، شما را مراقبت می کنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (علیه السلام) عرضه می دارند. 
  شاید این وصفی که برای حضرت صاحب (سلام الله علیه) ذکر شده است دنبال همین آیه شریفه که می فرماید که:
« قل انما اعظکم بواحدة أن تقوموا لله مثنی و فرادی »
 دنبال  همین معنا باشد که همه باید قیام بکنیم، قیام واحد که بالاترین قیام همان آن شخص واحداست و همه قیام ها باید دنبال آن قیام باشد و قیام لله باشد. 
  می گویند «والعصر ان الانسان لفی خسر» عصر، انسان کامل است، امام زمان (سلام الله علیه) است یعنی عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات یعنی قسم به  انسان کامل
« ان الانسان لفی خسر» 
  حالا ببینید که تحت مراقبت هستید. نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان (سلام الله علیه) هفته ای دو دفعه، به حسب روایت; من می ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند و می بیند تحت مراقبت خداست نعوذ بالله شرمنده  بشود. شما اگر یک فرزندتان خلاف بکند شما شرمنده می شوید، اگر این نوکر شما خلاف بکند شما شرمنده اید. در جامعه آدم شرمنده می شود که پسرش این کار را کرده یا  نوکرش این را کرد یا اتباعش این کار را کرده. من خوف دارم که کاری بکنیم که امام زمان (سلام الله علیه) پیش خدا شرمنده بشود. نکند یک وقت خدای نخواسته یک کاری از ماها  صادربشود که وقتی نوشته برود، نوشته هائی که ملائکة الله مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود، ذره هائی که بر قلب های شما می گذرد  رقیب دارد، چشم ما رقیب دارد، گوش ما رقیب دارد، زبان ما رقیب دارد، قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می کنند اینها را، نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان  امام زمان (سلام الله علیه) یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (سلام الله علیه) باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان. اگر بخواهید این پاسداری شما، در دفتری که پاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت بشود، همانطور که  آنهاپاسداری می کردند از خودشان، شما هم از خودتان پاسداری کنید تا ثبت بشود آنجا.    در بعضی روایات که من حالا نمی دانم صحت و سقمش را، هست که یکی از چیزهای مستحب این است که مومنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه اینکه  اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند منتظر، اسلحه داشته باشند برای اینکه با ظلم مقابله کنند، با جور مقابله کنند. تکلیف است، نهی از منکر است، به همه ما تکلیف است که باید  مقابله کنیم با این دستگاه های ظالم خصوصا دستگاه هائی که با اساس مخالفند.    مبادا یک وقتی نامه عمل شما برود پیش امام زمان (سلام الله علیه) و آنجا گفته بشود به امام زمان که این پاسدارهای شما، و ایشان سرشکسته بشوند ، آقا مساله مهم است. قضیه، قضیه کشت و کشتار نیست، قیام و نهضت ما، نهضت یک رژیم طاغوتی نیست، قیام و نهضت ما یک نهضت انسانی است، یک نهضت اسلامی است، ما به کتاب و  سنت می خواهیم عمل بکنیم، شما به کتاب و سنت باید عمل بکنید.    از خداوند تعالی مسئلت می کنم که ظهور ولی عصر (سلام الله علیه) را نزدیک فرماید و چشم های ما را به جمال مقدسش روشن. ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار،  خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور انشاء الله تهیه بشود.    وقتی نامه های ما را بردند پیش امام زمان (سلام الله علیه) (در روایات هست که هر هفته می برند ، هفته ای دو دفعه) وقتی که می برند، اعمال ما جوری باشد که نمایش از این  بدهد که ما تابعیم، ما آنطور نیست که خودسر بخواهیم یک کاری را انجام بدهیم.    من خیلی ناراحت گاهی می شوم از اینکه مثلا امام عصر (سلام الله علیه) را می گویند سلطان السلاطین، خلیفه الله است.    شما بدانید که اگر امام زمان (سلام الله علیه) حالا بیاید، باز این قلم ها مخالفند با او.    باید ما بگوئیم که عید شعبان، عید تولد حضرت مهدی (سلام الله علیه) بزرگترین عید است برای تمام بشر... وقتی که ایشان ظهور کنند انشاء الله (خداوند تعجیل کند در ظهور او)  تمام بشر را از انحطاط بیرون می آورد، تمام کجی ها را راست می کند... ایشان مامورند برای اینکه تمام این کجی ها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که  واقعا صدق بکند یملأ الارض عدلاً بعد ما ملئت جورا از این جهت این عید، عید تمام بشر است، بعد از اینکه آن اعیاد، اعیاد مسلمین است این عید، عید تمام بشر است، تمام بشر را ایشان هدایت خواهند کرد انشاء الله و ظلم و جور را از تمام روی زمین بر می دارند به همان معنای مطلقش.    به ما این وعده را داده اند که در یک وقتی که امام زمان (سلام الله علیه) ظهور کند، این اختلافات از بین می رود و همه برادروار با هم هستند.    قضیه غیبت حضرت صاحب، قضیه مهمی است که به ما مسائلی می فهماند من جمله اینکه برای یک همچو کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود در تمام  بشر نبوده کسی الامهدی موعود (سلام الله علیه) که خدای تبارک و تعالی او را ذخیره کرده است برای بشر آن کسی که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجر  خواهد کرد، نه آن هم این عدالتی که مردم عادی می فهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت، انسان اگر هر انحرافی پیدا کند،  انحراف عملی، انحراف روحی،
انحراف عقلی،برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش این ایجاد عدالت است درانسان،اگر اخلاقش اخلاق منحرفی باشد، از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد این عدالت دراو  تحقق پیدا کرده است.اگر در عقائد یک انحرافاتی و کجی هایی باشد، برگرداندن آن عقاید کج به یک عقیده صحیح وصراط مستقیم،این ایجاد عدالت است درعقل انسان.در زمان ظهور  مهدی موعود (سلام الله علیه) که خداوندذخیره کرده است او را از باب اینکه هیچ کس در اولین و آخرین، این قدرت برایش نبوده است و فقط برای حضرت مهدی موعود بوده است که  تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد و آن چیزی که انبیا موفق نشدند به آن با اینکه برای آن خدمت آمده بودند،خدای تبارک و تعالی ایشان را ذخیره کرده است که  همان معنایی که همه انبیا آرزو داشتند، لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند و همه اولیا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود..... اگر مهدی موعود هم مثل سایر اولیا به جوار رحمت حق می رفتند، دیگر در بشر کسی نبوده است که این اجراء عدالت را بکند، نمی توانسته و این یک موجودی است که ذخیره شده  است برای یک همچو مطلبی.    من نمیتوانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم،بزرگترازاین است،نمیتوانم بگویم که شخص اول است برای اینکه دومیدرکار نیست، ایشان رانمی توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیرکنیم الا  همینکه مهدی موعود است،آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر.    چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپا کننده عدالتی است که بعثت انبیا (علیهم السلام) برای آن بود و چه مبارک است زاد روز ابرمردی که جهان را از شر ستمگران و  دغلبازان تطهیر می نماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد می نماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می نماید. و چه  مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازی ها و فتنه انگیزی ها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل  اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخ های ستم و کنگره های بیداد فرو ریزد و آنچه غایت بعثت انبیا (علیهم صلواه الله) و حامیان اولیا (علیهم السلام) بوده تحقق یابد و برکات حق  تعالی بر زمین نازل شود و قلم های ننگین و زبان های نفاق افکن شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتو افکن گردد و شیاطین و شیطان صفتان به انزوا گرایند و  سازمان های دروغین حقوق بشر از دنیا بر چیده شوند و امید است که خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور این مولود فرخنده هر چه زودتر فرا رساند و خورشید هدایت و امامت را  طالع فرماید.   دست عنایت خدای تبارک و تعالی به سر این ملت کشیده شده است و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکی از علائم ظهور بقیه الله اروحنا فداه است. و در حکومت عدل بقیه الله هم عدالت جاری می شود، لکن حب های نفسانی در بسیاری از قشرها باقی است و همان حب های نفسانی است که بعضی روایات هست که حضرت  مهدی (سلام الله علیه) را تکفیر می کنند.   درزمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) هم که ایشان با تمام قدرت می خواهند عدل را اجرا نمایند،با این ترتیب نمیشودکه هیچ کس حتی خلاف پنهانی هم نکند.و بالاخره همان  ها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهید میکنند.  آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت وبر پا کننده عدل الهی درسراسر گیتی روحی لتراب مقدمه الفداء می باشند.   مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می دهد و بشریت را به توحید می خواند.    چه بسا که این تحول و دگرگونی، در مشرق زمین و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق یابد «ولیس من الله بمستنکر» که دهر را در ساعتی بگنجاند و جهان را به مستضعفان، این  وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهی ولی الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداء روشن فرماید و پرچم توحید و عدالت الهی را در عالم بر فراز کاخ های سپید و سرخ مراکز  ظلم و الحاد و شرک به اهتزاز در آورد. «وما ذلک علی الله بعزی».    و من امیدوارم که انشاء الله برسد روزی که آن وعده مسلم خدا تحقق پیدا کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده خداست و تخلف ندارد، منتها آیا ما درک کنیم یا  نکنیم، آن به دست خداست. ممکن است در یک برهه کمی وسایل فراهم بشود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این  مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست.    اینهایی که می گویند که هر علمی بلند بشود و / هر حکومتی / خیال کردند که هر حکومتی باشد این بر خلاف انتظار فرج است، اینها نمی فهمند چی دارند می گویند... ما اگر  فرض می کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می زدیم برای این که خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را  باید به دیوار زد، این گونه روایت قابل عمل نیست.    یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می ذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این  چیزها ما کار نداشته باشیم ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایندانشاء الله درست میکنند دیگر ماتکلیفینداریم،تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند وکاری به کارآنچه دردنیامیگذرد یا درمملکت خودمان میگذرد نداشته  باشیم اینها هم یک دسته ای،مردمی بودندکه صالح بودند.
یک دسته ای می گفتند که خوب باید عالم پرمعصیت بشود تا حضرت بیاید ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناه ها زیاد بشود که
 فرج نزدیک بشود. یک دسته ای از این بالاتر بودند می گفتند باید دامن زد به گناه ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت (سلام الله علیه) تشریف بیاورند. این هم یک  دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند. یک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند، آنهایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل  است آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات که هر کس علم بلند کند علم مهدی، به عنوان مهدویت بلند کند... ما اگر دستمان میرسید قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم وجورها را از عالم برداریم،تکلیف شرعی ماست منتها ما نمیتوانیم: اینی که هست این است که حضرت عالم را پرمیکند  از عدالت، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.    و لهذا می بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود بله، در زمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) حکومت واحد می شود، قدرت حکومت... عدالت یک  عدالت اجتماعی در همه عالم می آید اما نه این که انسان ها بشوند یک انسان دیگر، انسان ها همان ها هستند که یک دسته شان خوبند، یک دسته شان بد، منتها آنهایی که بد هستند دیگر نمی توانند که کارهای خلاف بکنند.    یکی می خواهد که بیاید احیاء کند این افکار را و من امیدوارم که انشاء الله حضرت بقیه الله زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی بشر، با آن دم مسیحائی خود اصلاح کند اینها را.    روز جمعه به ولیّ امر (عج) ، متعلّق است.    فقها از طرف امام (علیه السلام) حجت بر مردم هستند.    کسی که در زمان حضرت صاحب (عج)  باشد و با نواب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنویسد و جواب دریافت کند به این موضوع توجه دارد که در فراگرفتن مسائل به چه  اشخاص باید رجوع کرد.    اسحاق بن یعقوب نامه ای برای حضرت ولی عصر (عج)  می نویسد و از مشکلاتی که برایش رخ داده سؤال میکند،ومحمد بن عثمان عمری ـ نماینده آن حضرت ـ نامه را میرساند.جواب نامه به خط مبارک صادر میشود که... در حوادث وپیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا  آنان حجت من برشمایند و من حجت خدایم...    از غیبت صغری تا کنون که هزار و چند صد سال می گذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید احکام
 اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر که هر کاری خواست بکند؟ هرج و مرج است؟! قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن بیست و سه سال زحمت  طاقت فرسا کشید فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغری اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟ اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است.    معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود، و ما با بی حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می خواهند بکنند؟ و ما اگر کارهای آنها را  امضاء نکنیم رد نمی کنیم. آیا باید اینطور باشد؟ یا این که حکومت لازم است و اگر خدا شخص معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است لکن آن خاصیت حکومتی را که از  صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب (عج)  موجود بود برای بعد از غیبت هم قرار داده است.

ما ز بالائیم و بالا می رویم
امام زمان (عج) از دیدگاه امام خمینی شماره آخر
12. فقها؛ حجت امام بر مردم
اسحاق بن یعقوب ، نامه اى براى حضرت ولىّ عصر علیه السّلام مى نویسد و از مشکلاتى که برایش رخ داده ، سؤ ال مى کند و محمد بن عثمان عمرى - نماینده ى آن حضرت - نامه را مى رساند. جواب نامه به خط مبارک صادر مى شود که ... در حوادث و پیش آمدها به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم .....(۱)
فقها از طرف امام علیه السّلام حجت بر مردم هستند.(۲)
ولایت فقیه همان ولایت فقیه رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله است . قضیه ى ولایت فقیه یک چیزى نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزى است که خداى تبارک و تعالى درست کرده است ، همان ولایت رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله است و این ها از ولایت رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله هم مى ترسند.(۳)
روحانیون با هم باید باشند. این ها همه لشکر امام زمان علیه السّلام هستند.(۴)
اگر خداى نخواسته ، روحانیونى که مدعى این هستند که ، الا ن نماینده ى امام زمان علیه السّلام در بین مردم هستند، اگر خداى نخواسته از یکى شان یک چیزى صادر بشود که برخلاف اسلام باشد، این طور نیست که فقط خودش را از بین برده باشد. این ، حیثیت روحانیت را لکه دار کرده است .
این که این نماینده ، یعنى مدّعاى نمایندگى از طرف امام زمان علیه السّلام و اسلام دارد، نماینده ى امام زمان علیه السّلام اگر خداى نخواسته یک قدمى کج بردارد، این اسباب این مى شود که مردم به روحانیت بدبین بشوند. بدبین شدن به روحانیت و شکست روحانیت ، شکست اسلام است . آن که حفظ کرده تا حالا اسلام را، این طبقه بوده و اگر در این طبقه ، شخصى یا اشخاصى پیدا بشود که برخلاف مصالح اسلام خداى نخواسته عمل بکند، جرمى است که از آدم کشى بدتر است . جرمى است که از همه ى معاصى بدتر؛ براى این که جرم صادر مى شود از کسى که آبروى یک روحانیت را از بین مى برد و آن هایى که غافل هستند از اسلام ، گاهى وقت ها برمى گرداند، این ، این طور نیست که وارد شده است که اگر چنان چه عالِم فاسد بشود، عالَم فاسد مى شود. براى این که عالِم /نماینده / به حسب ظاهر، نماینده ى امام است .(۵)

13 - دعا
خداوندا!.... دعاى خیر حضرت بقیّة اللّه - ارواحنا فداه - را شامل حال مان گردان .(۶)
امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نورافشاند و مقدمات ظهور منجى بشریت را فراهم آورد.(و ما ذلک على اللّه بعزیز).(۷)
خداوندا! تلخى این روزها را به شیرینى فرج حضرت بقیة اللّه - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - و رسیدن به خودت ، جبران فرما.(۸)
ما را موفق کند که به لقاى جمال مبارک امام زمان علیه السّلام موفق بشویم .(۹)
و من امیدوارم که خداى تبارک و تعالى به ما توفیق بدهد که ، ما بتوانیم به این مقصدى که مقصد انبیاست ، برسیم و ما ان شاءاللّه با هم باشیم و این قافله را با هم به منزل برسانیم و این امانت را به صاحب امانت ، رد کنیم .(۱۰)
خداوند، همه ما را از این قیدهاى شیطانى رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهى را به سرمنزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت ، حضرت مهدى موعود - ارواحنا لمقدمه الفداء - رد کنیم .(۱۱)
بار الها! این کشور، وابسته به رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و اهل بیت گرامى اواست و کشور حضرت بقیة اللّه - ارواحنا لمقدمه الفداءاست .(۱۲)
14. عشق در شعر امام
روز وصل
غم مخور، ایام هجران رو به پایان مى رود
این خمارى از سر ما میگساران مى رود
پرده را از روى ماه خویش بالا مى زند
غمزه را سَر مى دهد، غم از دل و جان مى رود
بلبل اندر شاخسار گُل هویدا مى شود
زاغ با صد شرمسارى از گلستان مى رود
محفل از نور رخ او، نورافشان مى شود
هرچه غیر از ذکر یار، از یاد رندان مى رود
ابرها، از نور خورشید رخش پنهان شوند
پرده از رخسار آن سرو خرامان مى رود
وعده ى دیدار نزدیک است یاران مژده باد
ختامُهُ مِسْک
پیام امام زمان (عج )
ما رفته بودیم جبهه ها در زمان جنگ . یک شب ، نیمه شبى از چادرى که دعاى توسل بود در آن ، خارج شدیم . در آن همنشینى و انس ‍ بیابان و شب و آسمان و حالى که ما داشتیم ، در یک عوالمى غرقه بودیم که شخصى به ما نزدیک شد. بعد از این که صحبت کرد، فهمیدیم که یکى از فرماندهان رده بالاست . آمده بود به سخن گفتن و در حقیقت حالى کردن در آن نیمه شب . مى گوید صحبتش که تمام شد، گفت : ببخشید، من مى خواهم یک حکایتى را براى شما بگویم . گفت : مدتى پیش ، من در چادر خود خوابیده بودم . نیمه هاى شب خواب دیدم که یک شخص سبز پوشى وارد چادر من شد. به گونه اى بود که من برخاستم و حس کردم امام زمان (عج ) است . در این بین امام زمان (عج ) فرمودند: که بروید پهلوى امام تان . پنج تا پیام دارم به ایشان منتقل کنید. مى گوید: بعد من از خواب پریدم و گفتم : رؤ یاى کاذبه است و نمى دانم چه است و این را فراموش کردم . دو هفته بعد در جماران جلسه بود. جلسه که تمام شد، همه که خارج شدند، امام گفت : شما بایست . من ایستادم . وقتى ایستادم ، گفت : حالا بگو ببینم پیام چیست ؟ (اگر این حرف را کسى مى زد که عادت دارد شعار بدهد و پرت بگوید، من شک مى کردم در پذیرش آن ، ولى این آدم چشم هایش حرف مى زد به جاى لب هایش ). آقا! شما بایست ببینم . ایستادم . بگو ببینم پیغام چیست ؟ من گفتم : ببخشید کى ، چى ، کجا؟
امام ، مَطلع پیام را برایم ذکر کردند. به یادم آمد. تکرار کردم کاملش  را.(۱۴)
این حکم مال من نیست
در قضیه ى بهمن ماه 57 که رژیم شاه ، حکومت نظامى را از ساعت مثلا 9 شب آورده بود به 4 بعد از ظهر. ساعت 2 و 10 دقیقه ، زنگ تلفن محل اقامت امام در مدرسه ى رفاه به صدا در آمد. پشت خط، مرحوم طالقانى بود. ایشان به آن کسى که گوشى را بر مى دارد، مى گوید: به امام بگویید امروز اعلام کردند ساعت 4 حکومت نظامى است . حکم چیست ؟ چه کار باید کرد؟ امام مى فرمایند که به ایشان بگویید: اگر با مردم تماس دارند، بگویند که مردم بیشتر بیایند. این جزئى از تاریخ انقلاب است . مرحوم طالقانى آن طورى که دخترش در کتاب مى گوید، شروع مى کند به گریه کردن که به این سید بگویید (به این پیرمرد بگوئید) مى داند که چه کار دارد مى کند؟ (متن مکتوبش هست ). آن رژیمى که 17 شهریور را درست کرده ، اِبا ندارد از این که قتل عامى دیگر صورت دهد. امام مى گوید: به او بگویید (این حکم مال من نیست ). اتفاقا همان شب کلانترى ها فتح شد. ...و قصه ى این انقلاب تمام ، و پیروز شد.(۱۵)
نداى ولىّ عصر (عج )
22 بهمن 57 یوم اللّه بود. واقعا ما در معرض کشته شدن بودیم . فقط نداى ولىّ عصر (عج ) به داد ما رسید. فردى که الآن زنده است ، پیام برد به دبیرستان علوى . (خدمت امام امت ) گفت : حضرت مهدى (عج ) مى فرماید: در خانه نمانید. اگر ماندید، کشته مى شوید. لذا امام خیلى محکم فرمود: در خانه نمانید. آقاى طالقانى به امام عرض کرد: آقا! مردم را درو مى کنند. این ها عصبانى هستند، آخر کارشان است .
امام فرمود: باید بیرون بریزند. ایشان [آقاى طالقانى ] خیلى اصرار کرد. [امام ] فرمود: اگر پیام از جاى دیگرى باشد، باز [بر سر حرف ] خود ایستاده اید؟ [آقاى طالقانى ] گفت : چَشم ، تسلیم هستم . لذا 22 بهمن یوم اللّه است .(۱۶)

این قسمت با یاری خداوند تمام شد. ان شاءالله مباحث انتظار ادامه خواهد داشت
پی نوشت:
۱- ولایت فقیه ، ص 103.
۲- همان ، ص 106.
۳- صحیفه ى نور، ج 10، ص 26.
۴- همان ، ج 5، ص 166.
۵- همان ، ج 11، ص 6.
۶- همان ، ج 20، ص 62.
۷- همان ، ج 19، ص 101.
۸- همان ، ج 20، ص 241.
۹- همان ، ج 19، ص 161.
۱۰- همان ، ج 19، ص 134.
۱۱- همان ، ج 19، ص 11.
۱۲- همان ، ج 19، ص 264.
۱۳- دیوان امام ، ص 111.
۱۴- تهاجم یا تفاوت فرهنگى ، حسن بُلخارى ، صص 128 - 129.
۱۵- همان ، صص 126 - 127.
۱۶- درس تفسیر قرآن ، آیت اللّه خزعلى ، مرکز تخصصى تفسیر حوزه ى علمیه ى قم ، 23/11/ 1379.


  • ناقورسید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی