نـاقـور سیـــــد

دستیارفعالان عرصه مهدویت وائمه

نـاقـور سیـــــد

دستیارفعالان عرصه مهدویت وائمه

رشد و تکامل عقول و اندیشه ها

شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۴ ب.ظ

رشد و تکامل عقول و اندیشه ها
از جنبه ی فکر و اندیشه، بشر در عصر حکومت جهانی امام زمان (عج) خردمند و خرد و رز و خود پیشه و خرد مدار می شود، عقول انسانها رشد و کمال پیدا می کند، قبل از بیان روایاتی در این باره، مناسب است خردمند را از زبان امام هفتم علیه السلام در خطابش به هشام بشناسیم: هر چیزی نشانه ای دارد و نشان خردمند تفکر و اندیشه است، هر چیزی مرکب را هواری دارد و مرکب را هوار خردمند تواضع است.
خردمند کسی است که حلال او را از شکر خدا باز ندارد و حرام بر صبر او غلبه نکند (در برابر حرامها بردبار باشد.) خردمند کسی است که عمل کم از او پذیرفته و دو چندان می شود. خردمندان در دنیا زهد پیشه کرده و به دنیا و زخارف آن بی اعتنا و به آخرت راغب و متمایل هستند. خردمند هر سخنی نگوید، نزد هر کس حرف نزند، از هر کسی تقاضا نکند، هر وعده ای ندهد، بیش از حد استحقاق و استعداد خویش خواهان نیست، خردمند دروغ نمی گوید هر چند در آن هوای نفس او باشد، خردمند دورویی و نفاق ندارد، خرد چراغ روح است، خردمند خداشناس است، در میان بندگان بالاتر از عقل چیزی تقسیم نشده، خواب انسان خردمند برتر از بیداری انسان بی خرد است، خداوند هیچ پیامبری را برنیانگیخت مگر آنکه عاقل و خردمند بود و خود او بالاتر از همه ی کوشش کوشش کنندگان بود. با خردمندان حشر و نشر داشته باش و از بی خردان چونان درندگان خطرناک فرار کن و... (1) .
و اما روایات: «... اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم». (2) .
و در حدیثی وضع الله یده... دارد، به هر حال در حکومت جهانی امام مهدی (عج)دست خود حضرت که یدالله است بالای سر انسانها است یا دست

( صفحه 442)

خدا بر سر بندگان است که آنهم ممکن است به معنای حقیقی کلمه باشد که خداوند مستقیما دست قدرت خویش را بر سر بندگان می نهد و خردهای آنان را جمع و متمرکز می سازد و به کمال بلوغ انسانی می رسند. و وقتی در جامعه ای خردمندی حاکم شد شیطان منزوی می شود، هواهای نفسانی مهار می شود، بساط گناه برچیده می شود، جامعه ی عاقل گرد گناه نمی گردد، مفاسد اجتماعی از میان می رود، اگر هم برای فردی لغزشی پیش آید بلافاصله متنبه شده و استغفار می نماید: همه برای یکدیگر ناصح امین هستند، خیرخواه دیگران می باشند، ستم به دیگران و به خویشتن نمی نمایند، در مسیر خسران و خذلان گام نمی نهند و راه سعادت و عزت داری می پیمایند، و...
سئوال: آیا جوامع پیشرفته ی صنعتی و کشورهای اروپایی و امریکایی عاقل نیستند که آن همه مفاسد و فجایع و گناهان بسیار بزرگ در آنها پیدا می شود؟
جواب: جوامع صنعتی هوش و استعدادشان زیاد شده، دانش و تجربه ی آنها بالا آمده و در سایه ی تیزهوشی و سخت کوشی و پایمردی در مسائل گوناگون علمی و فنی و صنعت و تکنولوژی به اعماق دریاها سفر کرده و تا اوج آسمانها به پرواز در آمده اند و جدا در این زمینه پیشرفتهای شگرفی پیدا کرده و ارمغانهای بزرگی برای بشریت آورده اند، از جهان اتمها و موجودات ذره بینی تا جهان کهکشانها و سحابی ها را که میلیونها سال نوری با زمین فاصله دارند در زیر سیطره و نفوذ علمی خویش در آورده و به تاخت و تاز در عرصه ی فضای بیکران جهان مشغول می باشند، در دانش طب پیشرفتهای عظیمی کرده اند و امروزه در دنیا پیوند اعضاء به صورت امر رایج در آمده است و... ولی عقل و خرد آنها بالا نیامده و رشد نکرده و شکوفا نشده و از قوه به فعلیت در نیامده است اگر عقل بالا می آمد که گناه نمی کردند، ستم و تبعیض و فساد اخلاقی در آنجا رواج نداشت.
امام خردمندان جهان حضرت صادق آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:

( صفحه 443)

«العقل ما عبد به الرحمن واکتسب به الجنان؛ عقل آن است که انسان به وسیله ی او خدا را بپرستد و بهشت جاویدان را کسب کند».
راوی پرسید: پس آنچه در معاویه بود چیست؟ حضرت فرمود: «تلک الفکری، تلک الشیطنة و هی شبیهة بالعقل و لیست بعقل». (3) .
یعنی معاویه هوش بالائی داشت و باهوش شیطنت می کرد. مردم معاویه را باهوشتر و سیاستمدارتر از امام علی علیه السلام می دانستند و لذا امام در خطبه ای می فرماید:
«والله ما معاویة بأدهی منی، ولکنه یغدر و یفجر ولو لا کراهیة الغدر لکنت من ادهی الناس، و لکن کل غدرة فجرة، وکل فجرة کفرة و لکل غادر لواء یعرف به یوم القیامة، و الله ما استغفل بالمکیدة و لااستغمز بالشدیدة». (4) .
ترجمه: سوگند به خدا، معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما او نیرنگ می زند و مرتکب انواع گناه می شود اگر نیرنگ ناپسند و ناشایسته نبود من سیاستمدارترین مردم بودم، ولی هر نیرنگی گناه است، و هر گناهی یک نوع کفر است، در قیامت هر غدار و مکاری پرچم خاصی دارد که به آن وسیله شناخته می شود. به خدا سوگند من با کید و مکر اغفال نمی شوم و در رویاروئی با شدیدان ناتوان نمی گردم.
باری عقل حجت خدا است، عقل در ردیف انبیاء و امامان است، امام کاظم علیه السلام فرمود:
«یا هشام ان لله علی الناس حجتین: حجة ظاهرة و حجة باطنة، فاما الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمة، و اما الباطنة فالعقول». (5) .
خداوند در میان مردم دو حجت دارد: 1- حجت ظاهری که عبارتست از پیامبران و امامان علیهم السلام 2- حجت باطنی و درونی که عقل باشد، همانطور که پیامبران

( صفحه 444)

هرگز به گناه دعوت نمی کنند عقل هم هرگز به گناه دعوت نمی کند، عقل جز به راستی و درستی و پاکی و حسن نیت دعوت ندارد، دنیای امروز عقل را کوبیده و هوش و دانش بحد اعلا رسیده است، حاکم بر دنیای صنعت هوش است اختراعات همه مال هوش است، علم مربوط به هوش و استعداد است، آری اگر در کنار اینها عامل باشند دانش و هوش را در مجرای صحیح انسانی به کار می گیرند. به عنوان مثال بشر به وسیله ی دانش رودخانه ها را مهار می کند، سد می سازد، دریاچه درست می کند، کانال می زند و هزاران هکتار از اراضی موات و بی حاصل را احیاء می کند ولی همین دانش است که به فرمان بشر به هنگام جنگ این سد را منفجر می کند، هزاران انسان و حیوان و باغ و مزرعه طعمه ی سیلاب می شود، سد ساختن علم است ویران کردن سد نیز علم است، علم چونان شمشیر دو دم است که اگر به دست اهلش قرار گیرد در جهت قطع اعضاء فاسد به کار می رود تا سلامتی دیگر اعضاء تأمین شود ولی اگر به دست نااهلان بیفتد صد بار از شمشیر برنده درکف زنگی مست خطرناکتر خواهد بود. در جامعه ی جهانی امام مهدی (عج) پا به پای هوشمندی و بالا آمدن علم و دانش عقل بشر هم رشد می کند و بالا می آید، دانش غرور می آورد ولی عقل تواضع می آورد، دانش ویران می کند ولی عقل عمران و آبادانی دارد، هوش شیطنت می آورد ولی عقل فضیلت و انسانیت و شرف می آورد و ملاک برتری انسانها بر سایر جانداران عالم در این است که انسان دارای عقل است و از یونان باستان تا به امروز انسان را حیوان ناطق دانسته اند.
و نه تنها در حکومت امام عصر (عج) خردها کامل می شود بلکه بر هوش و دانش و جمیع شئوون زندگی بشر عقل حاکم می شود و در سایه ی حکومت عقل همه ی این ابزارهای دو دم در مسیر خیر و صلاح و رفاه و سعادت جامعه ی انسانی مورد استفاده قرار می گیرند.
از هنرهای بزرگ امام عصر (عج) این است که خردها را از زندان حصار در حصار

( صفحه 445)

هوسها و تمایلات آزاد می کند، و آنها را حاکم بر سرنوشت انسانها قرار می دهد و انسانهای آن عصر همه خردمند و اهل اندیشه هستند و بدون ارشاد عقل اقدامی قبیح و زشت و ناپسند تشخیص می دهد، از آن اجتناب می کنند و پیداست که چه مدینه ی فاضله ای خواهد بود.


پاورقی

(1) تحف العقول، ص 295-275.
(2) بحارالانوار، ج 52، ص 328 و 336.
(3) اصول کافی، ج 1، ص 16.
(4) نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه ی 200، ص 318.
(5) تحف العقول، ص 285.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی