سوره قصص، آیه 5
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین.
و ما اراده کرده ایم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.
در این آیه خداوند بر سه مسئله تکیه نموده است که عبارتند از:
1- می خواهیم مستضعفان را مشمول نعمتهای خود سازیم.
2- آنان را پیشوایان قرار دهیم.
3- می خواهیم آنان را وارثان حکومت روی زمین مقرر داریم. و این بشارتی است در زمینه ی پیروزی حق بر باطل و ایمان بر کفر و این
( صفحه 11)
بشارتی است برای همه ی انسانهای آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور.
و لذا در روایات و اخبار حضرات ائمه ی معصومین علیهم السلام این آیه درباره ظهور و بروز چنین حکومتی تفسیر شده است که به بعضی از آنها اشاره می گردد.
امام امیرالمومنین علیه السلام در جمله ای چنین می فرماید:
لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها و تلی عقیب ذلک. و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و...
دنیا پس از چموشی و سرکشی. هم چون شتری که از دادن شیر به بچه اش خودداری می کند به ما روی می آورد و سپس همین آیه مورد بحث را تلاوت فرمود: (1) .
و در حدیث دیگری می فرماید:
هم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم یبعث الله مهدیهم بعد جهدهم، فیعزهم و یذل عدوهم.
امام علی علیه السلام پیرامون آیه مورد بحث می فرماید: این گروه، آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستند. خداوند مهدی آنان را بعد از زحمت و فشاری که برآنان وارد می شود برمی انگیزد و به آنها عزت می دهد و دشمنانشان را خوار و ذلیل می کند. (2) .
( صفحه 12)
واژه ها
1- کله ی مستضعف از ماده ضعف به معنای ناتوانی است ولی وقتی این کلمه را به باب (استفعال) می رود به معنی کسی است که او را به ضعف کشانده و در بند و زنجیر و ناتوانی نگاه داشته اند.
بنابراین مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد بلکه کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد. اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته. ولی با این حال در برابر بند و زنجیری که بر دست و پایش نهاده اند تسلیم نیست و پیوسته تلاش می کند تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود.
خداوند به چنین گروهی وعده ی یاری و حکومت در زمین داده است. نه افراد بی دست و پا و ترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند. تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند.
البته مستضعف اقسامی دارد. 1- مستضعف فکری و ذهنی 2- مستضعف اقتصادی 3- مستضعف اخلاقی 4- مستضعف سیاسی و آنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده همان مستضعفین سیاسی و اخلاقی می باشند.
و همیشه در طول تاریخ این مستکبران بوده اند که برای تحکیم پایه های سیاست جابرانه خود قبل از هر چیزی سعی می کرده اند توده مردم را به استضعاف فکری و فرهنگی بکشانند و سپس به استضعاف اقتصادی تا قدرت و توانی برای آنها باقی نماند. تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در مغز خود نپرورانند.
( صفحه 13)
پاورقی
(1) نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 209.
(2) غیبت شیخ طوسی، ص 113. تفسیر نور الثقلین، جمله 4، ص 110.
- ۰ نظر
- ۲۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۰۵